وقتی تبلیغ تبدیل به ضد تبلیغ میشود
طرحهای عمدتاً اخلاقی که با هدف ترویج دیدگاههای دینی و آیینی در سطح کشور و به خصوص در پایتخت نصب شده به واسطه اشتباه در انتخاب ادبیات به کار رفته در شعار طرحها و یا نوع طراحیها در بسیاری از اوقات به ضدتبلیغ تبدیل شده است؛ رویکردی که نشان میدهد باید ضمن حفظ این ظرفیت تبلیغاتی، در انتخاب ادبیات و طرحهای تبلیغات تجدیدنظر کرد تا این کوشش اثر معکوس نداشته باشد.
به گزارش «تابناک»؛ با افزایش آسیبهای فرهنگی و اجتماعی در سالهای اخیر کوششهای فراوانی برای استفاده از ظرفیتهای تازه تبلیغاتی در راستای فرهنگسازی و اطلاعرسانی از سوی مسئولان فرهنگی و همچنین مسئولان شهری به کار رفته و در بسیاری از شهرهای کشور از جمله پایتخت، مجموعهای از طرحها در تبلیغات شهری متکی بر خلاقیت برای ترویج برخی شعائر اخلاقی به کار گرفته شد اما نتیجه آنگونه که تصور میشد، نبود.
در شبکههای اجتماعی و حتی گاهی در گوشه برخی نشریات، با طعنه و کنایه از این تبلیغات یاد میشد و بسیاری از این تبلیغها همچنان در فضای مجازی به سخره گرفته میشوند که برخیاز این نقدها نیز قابل پذیرش است؛ نقدهایی که متوجه بانیان این پروژه تبلیغاتی نیست، بلکه متوجه ایده پردازان این طرحهای تبلیغاتی است. در واقع هیچ نقدی نسبت به بسیاری از موارد مطرح شده وجود ندارد اما «بدگفتن» باعث شد اصل حرف در حاشیه قرار گیرد.
تبدیل تبلیغ به ضدتبلیغ با بیسلیقگی طرحهای اخلاقی
طرح سمت راست مورد استقبال و طرح سمت چپ به شدت مورد نقد قرار گرفته است
اشتباه در معادلسازی یکی از مرسومترین زمینههایی بود که منجر به تبدیل بسیاری از این تبلیغها به ضدتبلیغ شد. به عنوان نمونه تشبیه حجاب به پوست پسته، کاغذ شکلات، خار بر روی کاکتوس و... اشاره کرد که علاوه بر آنکه به لحاظ ماهیتی، به صورت معکوس کارکرد حجاب را به چالش کشیده، زمینه به سخره گرفتن معرفی حجاب با این نوع ادبیات را در فضای مجازی فراهم ساخته و به یک ضدتبلیغ جدی تبدیل شده است.
اشتباه دیگر، استفاده از ادبیاتی در شعارها است که گاهی برداشت سیاسی و جناحی میشود و باعث میشود یک امر اخلاقی و یا یک مسئله ملی، با برداشت غلط همراه شود و اتفاقاً منجر به «لج کردن» و «محکم شدن گارد» گروهی از مردم شود که نسبت به آن موضوع موضع موافقی ندارند. «بد گفتن» میتواند بخشی از موافقان را نیز به جبهه مخالفان یک امر اخلاقی یا یک منفعت ملی -که درباره این منفعت یا مصلحت اختلاف نظر سیاسی وجود دارد- سوق دهد.
بنابراین نباید تصور کرد که این طرحها صرفاً بیاثر است، بلکه میتواند گاهی اثر کاملاً معکوس در پی داشته باشد و ضرر جبران ناپذیری بر جای گذارد و حتی در صورتی که با کج سلیقگی ویژهای همراه شود، میتواند بحران ساز باشد. به همین دلیل باید در این سطح در ایده پردازی، چیدمان ادبیات و فرم طرحهای شهری دقت عمل ویژهای داشت و به صورت کنتراتی به گروههایی که تاکنون نتوانستهاند طرحهای تاثیرگذار داشته باشند، ارائه نشود.
به عبارت سادهتر اصل تبلیغات شهری برای ترویج اخلاقیات و تحکیم جایگاه مصالح ملی نزدیک افکارعمومی امری بسیار پسندیده است که باید در پایتخت و سایر شهرها حفظ شود اما قطعاً باید این طراحیها بسیار هوشمند باشد و پیش از رونمایی از هر طرح، بدترین امکانها را نسبت به این طرحها در نظر گرفت. بدون تردید در این زمینه آنچه اهمیت دارد، کثرت طرحها نیست، بلکه کیفیت طرحهاست و به همین دلیل توصیه میشود در انتخاب ایده پردازان و طراحان بسیاری از این طرحها تجدیدنظر جدی صورت پذیرد.